تنهایی
چیزهای زیادی
به انسان می آموزد.....
اما تو نرو...!
بگذار
من.....
نادان
بمانم.........!!!!
دوستت دارم هایت را
بـــــــــــاور" میکنم
گذشته ام را میدهم به بــــــــــاد" و به تو دل می سپارم... ...
چقدر این با تــــــو بودن ها" را دوست دارم
چقدر لبخندها و قهقهه های از ته دلـــــت" را دوست دارم
دلم برای لحظه های با تو بودن پـــــر میزند
من هنوز منتظرم...که باز هم مهربانی هایت را ببینم
میخواهم عاشقــــــــــی" کنم.
میخواهم زندگــــــــــــــــــی" کنم
میخواهم تمام دچـــار بـــودنـــم را جار بـــزنــــم
دلـــم چـقدر هــوایت را کــرد.
حیف کــه نیستـی........
هر روز یواشکی توی شیشه سرد مانیتور
به عکس پروفایلت زل میزنم و
آروم توی دلم میگم:
بی معرفت هنوزم دوستت دارم.....
دست به صورتم نزن....
میترسم بیفتد.....
نقاب خندانی که بر چهره دارم و بعد.....
سیل اشکهایم تو را با خود ببرد.....
و باز من بمانم و تنهایی......
خدایا....
یک مرگ بدهکارم و هزار آرزو طلبکار....!!!
خسته ام.....
یا طلبم را بده، یا طلبت را بگیر........